سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرکه از آزارش ایمن باشی، به برادری با او رغبت کن [امام علی علیه السلام]
 
یکشنبه 94 مرداد 11 , ساعت 12:23 صبح

به نام خدا و برای خدا

وقتی پرونده هسته ای ایران را از سال 82 ورق می زنیم به نکاتی برمی خوریم که مایه تأسف و ذلت و بر ضد امنیت ملی کشور است و اگر یک کارمند دیپلمات کشور عقب افتاده ای در زمان انجام وظیفه، دست گدائی برای اهداف کثیف حزبی و گروهی و بر خلاف مصالح کشورش به سمت دشمن دراز کند، بی شک آن کارمند خاطی به اشد مجازات محکوم خواهد شد. حال اگر رئیس یک دولت که دیروز در دفاع مقدس مسئولیت مهمی بر عهده داشته و سمت نمایندگی مجلس را هم به یدک می کشیده در گرماگرم جنگ، در جلسه ی محرمانه ای با عوامل رژیم صهیونیستی، بر علیه امام در پاریس شرکت کرده باشد، آیا امروز می تواند با این مأمور خاطی و متخلف که مأموریت احزاب برانداز را در مذاکرات هسته ایدنبال می نموده، برخورد نماید و یا مجبور است او را بدون داشتن شرایط لازم سردار عرصه دیپلماسی لقب دهد!به جملات ذیل توجه فرمائید تا به عمق فاجعه پی ببرید:عع

آقای گری سیمور، مدیر مرکز بلفر در دانشگاه هاروارد و مشاور سابق باراک اوباما درباره مذاکرات هسته‌ای گفته است: «برخی از ایرانی‌هایی که من با آن ها صحبت کرده‌ام و مدعی هستند از جانب حکومت ایران سخن می‌گویند، بی‌سر و صدا به من گفتند آمریکا باید در حوزه مسائل هسته‌ای نرمش داشته باشد تا این که حسن روحانی، رئیس‌جمهور ایران تقویت شود و به پیروزی در عرصه سیاست خارجی دست پیدا کند تا بتواند تندروها را در انتخابات بزرگ پیش روی ایران یعنی انتخابات مجلس شکست دهد.»

جناب آقای ظریف که در تیم مذاکره کننده هسته ای، همراه آقای حسن روحانی در سال 82 بوده، در لابی های غیر رسمی خود که فیلم آن در دسترس می بشد به آقای البرادعی می گوید : «بسیاری از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری [ایران] از شکست مذاکرات ما سود می‌برند. آن ها موفقیتی در این گفت وگوها نمی‌بینند و از طرفی آن ها آدم‌های پرنفوذی هم هستند. اعتبار اروپایی‌ها و مذاکره‌کنندگان ایرانی هر دو در ایران از دست رفته است...!!!»نن

آقای ظریف روز شنبه 27 اردیبهشت، در پیامی در توییتر خود نوشت: «دستیابی به توافق جامع هسته ای غیرممکن نیست، نیاز است که توهمات کنار گذاشته شود، نباید مانند سال 2005 فرصت از دست برود، نگذارید اتفاقات سال 2005 تکرار شود. (روی کار آمدن دولت دکتر احمدی نژاد)

آقای ظریف در گفتگو با خانم هاله اسفندیاری در نیویورک می گوید می گوید:« ما روندی را شروع کرده‌ایم که هدف از آن تغییر فضای سیاست خارجی کشور است. اگر با وجود تلاش‌های ما برای تعامل، این تلاش‌ها بی‌نتیجه بماند، مردم ایران این فرصت را خواهند داشت تا 16 ماه دیگر که انتخابات پارلمانی در ایران برگزار می‌شود، به این عملکرد ما (با آرای خود) پاسخ دهند. وقتی قبلا در تعامل و مذاکرات درباره توافق هسته‌ای با جامعه بین‌المللی در سال‌های2004 و2005، توافق‌هایی کردیم و تلاش‌های ما برای عملکرد شفاف، از جانب اتحادیه اروپایی رد شد، مردم جواب ما را با انتخاب رئیس‌جمهوری متفاوت دادند که مرا هم زود بازنشسته کرد.»

با توجه به مطالب فوق که گروه گرایی و گماشتگی احزاب در آن دیده می شود، آیا به متن برجام و سخنان چند پهلو و نادرست رئیس جمهور و آقای ظریف و سایر اعضاء تیم هسته ای که هدفی به غیر از تصاحب مجلس شورای اسلامی نداشته اند، مردم می توانند اطمینان نمایند و برای گلهای خورده آنها که رئیس جمهور به دروغ می گوید؛ سه گل زده ایم!، هورا کشید و کف زد؟! آیا دکتر ظریف که از طرف ملت ایران بر سر میز مذاکرات هسته ای حاضر شده بودند، با سخنان فوق به ملت و کشور خیانت نکرده و امنیت ملی را به خطر نینداخته است؟! با توجه به احتمال قوی خیانت، آیا منافع کشورمان در برجام و قطعنامه 2231 و توافقات محرمانهحفظ گردیده است؟! شاید حکایت تیم هسته ای آقای روحانی همانند قصه قدیمی پنیر زاغ و روباه باشد که گویند: ///

کلاغی بالای درخت همبرگر  مک‌دونالد می خورد. روباه به زاغ گفت: چه سری چه دمی عجب تیریپ خفنی، آواز بخون فیض ببرم !! زاغ همبرگر را زیر بغل زد و گفت: روزی که پنیر را بردی کلاس سوم بودم الان سالهاست فارغ التحصیل شدم و رفتم وزارت امور خارجه و تو تیم مذاکرات هسته ای آقای روحانی فعالیت می کنم ... روباه گفت: پس چرا ترسیدی و پر و بالت ریخته، کلاغ پرهاش باز کرد که نگاه کنه، ولی همبرگر از زیر بالش افتاد و روباه آن را برداشت و خورد و به کلاغ گفت: روزی که پنیر تو بردم؛ دانشجو بودم الان معاون جان کری در تیم مذاکرات 5+1 هستم، حالا فهمیدی جیگر...

والسلام 

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ